تنهایی

 

معلم از شاگردانش مي پرسد:

چطور لحظه پايان شب و آغاز سحر را تشخيص دهيم؟

پسركي گفت: وقتي از دور ميشي را از ساقي تشخيص داديم.

ديگري گفت: وقتي مي فهميم روز شده كه از دور درخت زيتون را از انجير تشخيص دهيم.

معلم گفت: اين جوابي دقيق نيست.

پسرها گفتند: پس جوابش چيست؟

معلم گفت: وقتي بيگانه اي نزديك مي شود و تو او را با برادرت اشتباه مي گيري، اختلاف ها ناپديد مي شود، اين لحظه ايست كه شب تمام و روز آغاز ميشود.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در پنج شنبه 5 خرداد 1390برچسب:,ساعت 21:40 توسط نیلوفر| |


Power By: LoxBlog.Com